خانه مانندی است از پردۀ تنک و چادر رقیق که محفوظ ماندن از نیش پشه را در آن خسبند. پشه بند. پشه دان. ستاره. کلّه. (زمخشری) (مهذب الاسماء) ، نام درخت سده است که بعربی شجرهالبق خوانند. (برهان قاطع). درختی است که درون بارش پر از پشه است و بعربی شجرهالبق گویند. (فرهنگ رشیدی). لکن این درخت را باری نیست بعضی برگهای آن ترنجیده شود و در میان آن جانورانی خرد چون پشه گرد آید. رجوع به پشه دار شود
خانه مانندی است از پردۀ تنک و چادر رقیق که محفوظ ماندن از نیش پشه را در آن خسبند. پشه بند. پشه دان. ستاره. کِلَّه. (زمخشری) (مهذب الاسماء) ، نام درخت سده است که بعربی شجرهالبق خوانند. (برهان قاطع). درختی است که درون بارش پر از پشه است و بعربی شجرهالبق گویند. (فرهنگ رشیدی). لکن این درخت را باری نیست بعضی برگهای آن ترنجیده شود و در میان آن جانورانی خرد چون پشه گرد آید. رجوع به پشه دار شود
نامه که در شب نویسند. نامه که نویسند و در شب منتشر سازند. اختفاء و پنهان ماندن نویسنده و نشرکننده را، نوشتۀ بی امضا شبیه به روزنامه در خدمت یا بیان حال کسی که شبها در خانه ها اندازند. (فرهنگ نظام)
نامه که در شب نویسند. نامه که نویسند و در شب منتشر سازند. اختفاء و پنهان ماندن نویسنده و نشرکننده را، نوشتۀ بی امضا شبیه به روزنامه در خدمت یا بیان حال کسی که شبها در خانه ها اندازند. (فرهنگ نظام)
مخفف شاهنامه. نامۀ شاهان. کتابی که در آن اعمال و افعال و کارنامۀشاهان نوشته شود. رجوع به شاهنامه شود: شهی کو بترسد ز درویش بود به شهنامه اورا نشاید ستود. فردوسی (طبق نسخه ای که در حدود 850 هجری قمری کتابت شده است). چندگویند ز شهنامه سخنهای دروغ چند خوانند هنرهای فلان و بهمان. عنصری. اینکه در شه نامه ها بنوشته اند رستم و روئینه تن اسفندیار تا بدانند این خداوندان ملک کز بسی خلق است دنیا یادگار. سعدی
مخفف شاهنامه. نامۀ شاهان. کتابی که در آن اعمال و افعال و کارنامۀشاهان نوشته شود. رجوع به شاهنامه شود: شهی کو بترسد ز درویش بود به شهنامه اورا نشاید ستود. فردوسی (طبق نسخه ای که در حدود 850 هجری قمری کتابت شده است). چندگویند ز شهنامه سخنهای دروغ چند خوانند هنرهای فلان و بهمان. عنصری. اینکه در شه نامه ها بنوشته اند رستم و روئینه تن اسفندیار تا بدانند این خداوندان ملک کز بسی خلق است دنیا یادگار. سعدی